تا ز آزادگی و عشق نشان خواهد بود
نام تو زیور تاریخ و جهان خواهد بود
رسم بیداد ستیزی و عدالت طلبی
نقش با خون تو بر لوح زمان خواهد بود
تربت پاک تو ای خون خدا تا به ابد
زیر سجاده خونین جگران خواهد بود
در تو ای آینه ی جلوه ی اسماء و صفات
ذات مطلق که نهان است عیان خواهد بود
راز عشق تو معماست که از دیده ی ابر
در پس پرده ی اسرار نهان خواهد بود
تویی آن نادره مضمون که نگنجد در لفظ
وصف معنای تو برتر ز بیان خواهد بود
تو حسینی که ز خونت گل توحید شکفت
لاجرم قبله تو هر دو جهان خواهدبود
خون تو آب حیات است که در طی قرون
در دل بستر تاریخ روان خواهد بود
خالق عشق به میلاد تو بر خود بالید
گفت با مهر من این ماه قران خواهد بود
سرورا این تن رنجور به دوش دل من
گر زیادی نکند بار گران خواهد بود
هر که آمد به پناه تو برست از آفاق
چون ز توقیع تو با خط امان خواهد بود
گو برانند طبیبان طبیعت ز برم
تربت پاک تو ام جوهر جان خواهد بود
نیست از مرگ مرا بیم چه در وقت رحیل
دم به دم نام تو ام ورد زبان خواهد بود
چشم ماندم که ز شوق تو نهم سر به لحد
تا دل صبح قیامت نگران خواهد بود استاد محمود شاهرخی